خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سلطنت کردن
[فعل]
régner
/ʀeɲe/
فعل بی قاعده
فعل ناگذر
[گذشته کامل: régné]
[حالت وصفی: régnant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
سلطنت کردن
حکومت کردن، فرمانروایی کردن
1.La Reine Elisabeth II règne actuellement sur la Grande-Bretagne.
1. ملکه الیزابت دوم در حال حاضر در بریتانیای کبیر سلطنت میکند.
2.Les rois ne règnent plus en France.
2. شاهها دیگر در فرانسه حکومت نمیکنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
régnant
réglé
réglisse
régler des comptes en famille
régler
régresser
régressif
régression
régularisation
régulariser
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان