خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رزرو کردن
[فعل]
réserver
/ʀezɛʀve/
فعل گذرا
[گذشته کامل: réservé]
[حالت وصفی: réservant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
رزرو کردن
1.Le restaurateur nous a réservé une table ronde.
1. رستوران برای ما یک میز گرد رزرو کرده است.
2.Nous avons réservé une table pour deux.
2. ما یک میز برای دو نفر رزرو کردهایم.
تصاویر
کلمات نزدیک
réserve naturelle
réserve
réservation
réseautage
réseau social
réserviste
réservoir
réservé
résidant
résidence
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان