خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جلسه
2 . رئونیون
[اسم]
la Réunion
/ʀeynjɔ̃/
قابل شمارش
مونث
1
جلسه
گردهمایی، نشست
1.Le patron tient une réunion.
1. رئیس یک جلسه برگزار می کند.
2.Les collègues de travail ont une réunion.
2. همکاران جلسه ای دارند.
3.Nous avons une réunion demain matin à dix heures et demi à l'hôtel City Park.
3. ما فردا صبح ساعت ده و نیم یک جلسه در هتل "سیتی پارک" داریم.
4.Une réunion de travail
4. یک جلسه کاری
[اسم]
la Réunion
/ʀeynjɔ̃/
غیرقابل شمارش
مونث
1
رئونیون
1.La Réunion est un département français d'outre-mer.
1. "رئونیون" یکی از بخشهای فرادریایی فرانسه است.
"رئونیون" کجاست؟
رئونیون جزیرهای در جنوب غربی اقیانوس هند و یکی از ناحیههای فرادریایی فرانسه است؛ نزدیکترین خشکی به این جزیره در ۱۷۰ کیلومتری آن کشور "موریس" است.
تصاویر
کلمات نزدیک
réunifier
réunification
rétrécissement
rétrécir
rétroviseur
réunion du comité électoral
réunion parents-professeurs
réunionnais
réunir
réussi
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان