خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قایقرانی
[اسم]
le rafting
/ʀaftiŋ/
قابل شمارش
مذکر
1
قایقرانی
1.Le rafting sur le fleuve durera environ trois heures.
1. قایقرانی در رودخانه تقریبا سه ساعت طول خواهد کشید.
2.On fait du rafting.
2. ما قایقرانی میکنیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
rafraîchissement
rafraîchissant
rafraîchir
rafler
rafle
ragaillardir
rage
rageant
rageusement
ragot
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان