خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . موج جزر و مدی
2 . (در انتخابات) پیروزی بزرگ
[اسم]
le raz-de-marée
/ʁˈazdə-maʁˈe/
قابل شمارش
مذکر
1
موج جزر و مدی
سونامی
1.Ce raz de marée si violent qu'il projeta une dizaine de navires par-dessus les quais
1. این سونامی شدید که دهها کشتی را به بالای اسکله انداخته است.
2
(در انتخابات) پیروزی بزرگ
بردن با اکثریت آرا
1.Raz-de-marée socialiste aux élections
1. پیروزی بزرگ سوسیالیستها در انتخابات
تصاویر
کلمات نزدیک
raz de marée
rayé
rayure
rayonner
rayonnement
razzia
raï
rebattre
rebattu
rebelle
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان