خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . (کار و غیره) جای (کسی را با دیگری) عوض کردن
2 . منتقل کردن
3 . (کار و غیره) جای خود را باهم عوض کردن
[فعل]
relayer
/ʀ(ə)leje/
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
(کار و غیره) جای (کسی را با دیگری) عوض کردن
2
منتقل کردن
انتقال دادن
1.Cette information n'a pas été relayée
1. این اطلاعات منتقل نشده است.
2.Mon père a relayé le message de mon frère par téléphone.
2. پدرم پیغام برادرم را از طریق تلفن انتقال داده است.
3
(کار و غیره) جای خود را باهم عوض کردن
به نوبت کار کردن
(se relayer)
تصاویر
کلمات نزدیک
relaxé
relaxer
relaxe
relaxation
relaxant
relent
relever
relevé
relief
relier
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان