Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . دوباره عازم شدن
[فعل]
repartir
/ʀ(ə)paʀtiʀ/
فعل ناگذر
[گذشته کامل: reparti]
[حالت وصفی: repartant]
[فعل کمکی: être ]
صرف فعل
1
دوباره عازم شدن
دوباره رفتن، دوباره به راه افتادن
1.Cet aventurier est reparti pour de nouvelles aventures.
1. این ماجراجو برای ماجراهای جدید دوباره عازم شده است.
2.Mon oncle me rend visite ; il repart demain.
2. عمویم من را ملاقات میکند، او فردا دوباره میرود.
تصاویر
کلمات نزدیک
repartie
reparler
reparaître
repaire
rené
repas
repassage
repasser
repeindre
repenser
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان