خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مسئولیت
[اسم]
la responsabilité
/ʀɛspɔ̃sabilite/
غیرقابل شمارش
مونث
1
مسئولیت
1.Le gouvernement néglige entièrement sa responsabilité.
1. دولت به طور کامل در مسئولیت خود کوتاهی می کند.
2.Nous avons tous une responsabilité ici.
2. ما همه در اینجا مسئولیتی داریم.
تصاویر
کلمات نزدیک
responsabiliser
resplendissant
resplendir
respirer
respiratoire
responsable
resquiller
resquilleur
ressac
ressaisir
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان