خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . برداشت (پول)
[اسم]
le retrait
/ʀ(ə)tʀɛ/
قابل شمارش
مذکر
1
برداشت (پول)
گرفتن
1.Il va à la banque faire un retrait d'argent.
1. او برای برداشت پول به بانک میرود.
2.Ma carte de crédit autorise les retraits à l'étranger.
2. کارت اعتباریام اجازه برداشت پول در خارج از کشور را (به من) میدهد.
تصاویر
کلمات نزدیک
retracer
retourner
retournement
retour
retoucher
retraite
retraiter
retraité
retranchement
retrancher
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان