[اسم]

le retour

/ʀ(ə)tuʀ/
قابل شمارش مذکر

1 بازگشت

  • 1.J'achèterai mon billet de retour en arrivant.
    1. من به هنگام رسیدن، بلیط بازگشت خود را خواهم خرید.
  • 2.Les vacances se terminent, il faut penser au retour.
    2. تعطیلات تمام می‌شود، باید به بازگشت فکر کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان