خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دلال
[اسم]
le revendeur
/ʁəvɑ̃dœʁ/
قابل شمارش
مذکر
[مونث: revendeuse]
1
دلال
1.On chercherait un revendeur de ferraille.
1. ما به دنبال یک دلال آهن میگردیم.
2.Revendeur de drogue.
2. دلال مواد مخدر.
تصاویر
کلمات نزدیک
revenant
revanche
revaloriser
revalorisation
revaloir
revendicatif
revendication
revendiquer
revendre
revenir
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان