خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ساحل
[اسم]
la rive
/ʀiv/
قابل شمارش
مونث
1
ساحل
کرانه
1.La Tour Eiffel est sur la rive gauche de la Seine.
1. برج ایفل در کرانه چپ (رود) "سن" است.
2.Nous avons laissé nos bateaux sur la rive.
2. ما قایقهایمان را در ساحل گذاشتهایم.
تصاویر
کلمات نزدیک
rivalité
rivaliser
rival
rivage
rituel
river
riverain
rivet
rivière
rixe
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان