[اسم]

le rivage

/ʀivaʒ/
قابل شمارش مذکر

1 ساحل

  • 1.Des vents violents ont fait déferler d'énormes vagues vers le rivage.
    1. بادهای شدید باعث ایجاد موج‌هایی عظیم به سمت ساحل شدند.
  • 2.J'ai trouvé un coquillage sur le rivage.
    2. من یک صدف در ساحل پیدا کرده‌ام.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان