[اسم]

le rival

/ʀival/
قابل شمارش مذکر
[جمع: rivaux] [مونث: rivale]

1 رقیب

  • 1.Cet amant a fini par tuer son rival.
    1. این عاشق کار را با کشتن رقیبش به پایان رسانده است.
  • 2.Elle a deux rivaux pour ce poste de direction.
    2. او برای این پست مدیریت دو رقیب دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان