خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . متوسل شدن به چیزی
[عبارت]
s'accrocher aux branches
/sakʁɔʃe o bʁɑ̃ʃ/
1
متوسل شدن به چیزی
از چیزی (کسی) یاری خواستن
1.Il essaie de se rattrapait dans une situation difficile en effet il s'accrochait aux branches.
1. او تلاش میکرد درشرایط سخت خودش را بازبیابد، در حقیقت او به چیزی متوسل میشد.
2.Il voudrait se raccrocher à toutes les branches.
2. او میخواست به هر چیزی متوسل شود.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "آویزان شدن به شاخهها" است که کنایه از "متوسل شدن به چیزی" یا "از چیزی (کسی) یاری خواستن" است.
تصاویر
کلمات نزدیک
s
rôtissoire
rôtisseur
rôtir
rôti
s'amener comme une fleur
s'en mettre plein les fouilles
s'en sortir
s'ennuyer comme un rat mort
s'entendre comme chien et chat
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان