خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حفاظت
[اسم]
la sauvegarde
/sovgaʀd/
قابل شمارش
مونث
1
حفاظت
حفظ، حمایت
1.La sauvegarde des forêts est une des priorités des écologistes.
1. حفاظت از جنگلها یکی از الویتهای بومشناسان است.
2.Les lois sont la sauvegarde de la liberté.
2. قوانین برای حمایت از آزادی هستند.
تصاویر
کلمات نزدیک
sauve-qui-peut
sauve
sauvagerie
sauvageon
sauvagement
sauvegarder
sauver
sauver les meubles
sauvetage
sauveteur
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان