خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . لطف
[اسم]
la sollicitude
/sɔlisityd/
قابل شمارش
مونث
1
لطف
عنایت، توجه
1.Elle est pleine de sollicitude envers ses parents.
1. او نسبت به والدینش پر از لطف است.
2.Je te remercie de ta sollicitude !
2. از لطفت تشکر میکنم!
تصاویر
کلمات نزدیک
solliciter
sollicitation
solitude
solitaire
soliste
solo
solstice
soluble
solution
solutionner
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان