1 . راه‌ حل
[اسم]

la solution

/sɔlysjɔ̃/
قابل شمارش مونث

1 راه‌ حل جواب

  • 1.Il a trouvé une solution.
    1. او یک راه حل پیدا کرده است.
  • 2.Le gouvernement cherche une solution à ce problème.
    2. دولت به دنبال راه حلی برای این مشکل است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان