خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آرزو کردن
2 . برای یکدیگر آرزو کردن
[فعل]
souhaiter
/swete/
فعل گذرا
[گذشته کامل: souhaité]
[حالت وصفی: souhaitant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
آرزو کردن
آرزو داشتن
مترادف و متضاد
escompter
espérer
souhaiter quelque chose à quelqu'un
چیزی را برای کسی آرزو کردن
1. Je te souhaite une année pleine de joie et de prospérité !
1. سالی پر از شادی و کامیابی برایت آرزو میکنم.
2. Je vous souhaite le bonjour.
2. برایتان روز خوبی را آرزو میکنم.
3. Je vous souhaite une très bonne année.
3. سال بسیار خوبی را برایتان آرزو میکنم.
souhaiter faire quelque chose
آرزوی انجام کاری را داشتن
1. Il souhaite aller à l’université.
1. او آرزوی رفتن به دانشگاه را دارد.
2. Je souhaite faire mes études en Angleterre.
2. آرزو دارم که در انگلستان درس بخوانم.
2
برای یکدیگر آرزو کردن
برای همدیگر آرزو کردن
(se souhaiter)
se souhaiter quelque chose
برای همدیگر چیزی را آرزو کردن
1. Ils se souhaitent une bonne année.
1. آنها سال خوبی را برای یکدیگر آرزو میکنند.
2. Nous nous souhaitons la santé.
2. ما برای یکدیگر آرزوی سلامتی میکنیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
souhaitable
souhait
soufre
souffrir
souffre-douleur
souhaitez-vous un reçu ?
souhaité
souiller
souillon
souillure
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان