1 . (عامیانه) بلند کردن (جنس، کالا) 2 . موشکافی کردن 3 . گرفتن (ورزش)
[فعل]

subtiliser

/sybtilizˈe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: subtilisé] [حالت وصفی: subtilisant] [فعل کمکی: avoir ]

1 (عامیانه) بلند کردن (جنس، کالا) کش رفتن

  • 1.On lui a subtilisé son portefeuille dans le métro.
    1. کیف پولش را در مترو کش رفتند.

2 موشکافی کردن دقیق شدن

  • 1.Une foule de grammairiens ont subtilisé sur les mots.
    1. جمعی از دستور زبان شناسان روی کلمات دقیق شده‌اند.

3 گرفتن (ورزش) قاپیدن

  • 1.Les Bleus subtilisent le ballon.
    1. تیم آبی توپ را گرفت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان