خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . (عامیانه) بلند کردن (جنس، کالا)
2 . موشکافی کردن
3 . گرفتن (ورزش)
[فعل]
subtiliser
/sybtilizˈe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: subtilisé]
[حالت وصفی: subtilisant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
(عامیانه) بلند کردن (جنس، کالا)
کش رفتن
1.On lui a subtilisé son portefeuille dans le métro.
1. کیف پولش را در مترو کش رفتند.
2
موشکافی کردن
دقیق شدن
1.Une foule de grammairiens ont subtilisé sur les mots.
1. جمعی از دستور زبان شناسان روی کلمات دقیق شدهاند.
3
گرفتن (ورزش)
قاپیدن
1.Les Bleus subtilisent le ballon.
1. تیم آبی توپ را گرفت.
تصاویر
کلمات نزدیک
subtil
subterfuge
substitution
substitut
substituer
subtilité
suburbain
subvenir
subvention
subventionner
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان