خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دیوارنگاری
[اسم]
le tag
/tag/
قابل شمارش
مذکر
1
دیوارنگاری
گرافیتی، نقاشی دیواری
1.Les couloirs du métro regorgent de tags.
1. راهروهای مترو پر از دیوارنگاری است.
تصاویر
کلمات نزدیک
tactique
tactile
tact
tacler
taciturne
taguer
tahiti
taie
taillader
taille
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان