خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کشیده
[صفت]
tiré
/tiʁe/
قابل مقایسه
1
کشیده
1.Le malade avait les traits tirés.
1. بیمار خطوط چهره کشیدهای داشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
tiroir-caisse
tiroir
tireur
tirette
tiret bas
tisane
tison
tisonnier
tissage
tisser
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان