خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . صندوقدار
[اسم]
le trésorier
/tʀezɔʀje/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: trésoriers]
[مونث: trésorière]
1
صندوقدار
خزانهدار
1.Le trésorier est responsable des finances du club.
1. صندوقدار مسئول امور مالی انجمن است.
2.M. Dupont est le trésorier de notre association.
2. آقای "دوپون" صندوقدار شرکت ماست.
تصاویر
کلمات نزدیک
trésorerie
trésor
trépigner
trépied
trépider
tréteau
trêve
trône
trôner
tsar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان