خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تراموا
[اسم]
le tramway
/tʀamwɛ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: tramways]
1
تراموا
واگن برقی
1.Les tramways de ma ville sont bleus.
1. ترامواهای شهر من آبی هستند.
2.On nous a interdit de prendre le tramway.
2. ما را از سوار شدن به تراموا منع کردهاند.
تصاویر
کلمات نزدیک
trampoline
tramer
trame
trajet
trajectoire
tranchant
tranche
tranche d'âge
tranche d’âge
trancher
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان