خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . برش
[اسم]
la tranche
/tʀɑ̃ʃ/
قابل شمارش
مونث
1
برش
تکه
1.J'ai coupé trois tranches de pain.
1. من سه تکه از نان را بریدهام.
2.Je voudrais une mince tranche de jambon.
2. من یک برش نازک ژامبون میخواستم.
تصاویر
کلمات نزدیک
tranchant
tramway
trampoline
tramer
trame
tranche d'âge
tranche d’âge
trancher
tranché
tranchée
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان