1 . مرزی
[صفت]

transfrontalier

/tʀɑ̃sfʀɔ̃talje/
غیرقابل مقایسه
[حالت مونث: transfrontalière] [جمع مونث: transfrontalières] [جمع مذکر: transfrontaliers]

1 مرزی

  • 1.Les habitudes transfrontalières sont parfois fort différentes.
    1. رسم و رسومات (مناطق) مرزی گاهی به شدت متفاوت هستند.
  • 2.Les travailleurs transfrontaliers ne résident pas dans le pays où ils travaillent.
    2. کارگران مرزی در کشوری که در آنجا کار می‌کنند اقامت ندارند [نمی‌کنند].
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان