خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کیف (آرایش، ابزار و...)
[اسم]
la trousse
/tʀus/
قابل شمارش
مونث
1
کیف (آرایش، ابزار و...)
جا
مترادف و متضاد
nécessaire
la trousse à outils/de toilette/d’écolier...
کیف ابزار/کیف لوازم آرایش/کیف مدادها [جامدادی]...
1. Il m'a prêté un crayon de sa trousse d'écolier.
1. او از جامدادیاش یک مداد [درآورد و] به من قرض داد.
2. La trousse à outils du plombier contient un marteau.
2. کیف ابزار لولهکش یک چکش دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
troupes
troupeau
troupe
trouille
trouillard
trousse de premiers soins
trousse de secours
trousseau
trouvaille
trouver
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان