خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آدم کنه
[عبارت]
un vrai pot de colle
/ɛ̃ vʁɛ po də kɔl/
1
آدم کنه
آدم ولنکن، آدم لجباز
1.Lionel est un vrai pot de colle, impossible de s'en débarrasser.
1. "لیونل" یک آدم کنه است، محال است از دستش (بتوان) خلاص شد.
2.Son metteur en scène, un vrai pot de colle.
2. کارگردانش، یک آدم لجباز (بود).
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنای تحت اللفظی این عبارت "یک کوزه واقعی از چسب" است که کنایه از فردی "لجباز" و "ولنکن" است، یعنی کسی که به راحتی از چیزی نمیگذرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
un violon d'ingres
un tube de
un travail de fourmi
un temps à ne pas mettre un chien dehors
un temps de cochon
unanime
unanimement
unanimité
une
une auberge espagnole
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان