1 . تایید کردن 2 . قبول شدن
[فعل]

valider

/valide/
فعل گذرا
[گذشته کامل: validé] [حالت وصفی: validant] [فعل کمکی: avoir ]

1 تایید کردن

  • 1.Pour nous contacter, complétez et validez le formulaire.
    1. برای تماس با ما، فرم را تکمیل و تایید کنید.
  • 2.Pour validez la commande, cliquant sur « Régler la commande ».
    2. برای تایید کردن سفارش، روی (گزینه) "پرداخت سفارش" کلیک کنید.

2 قبول شدن نیفتادن در (درسی)، مشروط نشدن

  • 1.Valider son semestre
    1. ترمی را قبول شدن
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان