خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ریخت (کسی، چیزی) را دیدن
[عبارت]
voir en peinture
/vwˈaʁ ɑ̃ pɛ̃tˈyʁ/
1
ریخت (کسی، چیزی) را دیدن
1.Je ne peux pas le voir en peinture.
1. نمیتوانم ریختش را ببینم.
تصاویر
کلمات نزدیک
voir
voilé
voilà
voilure
voilier
voir la vie en rose
voir les choses en grand
voir rouge
voir tout en noir
voire
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان