خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خشمگین شدن
[عبارت]
voir rouge
/vwˈaʁ ʁˈuʒ/
1
خشمگین شدن
1.Je m'excuse, la malhonnêteté me fait voir rouge.
1. عذر میخواهم، عدم صداقت مرا خشمگین میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
voir les choses en grand
voir la vie en rose
voir en peinture
voir
voilé
voir tout en noir
voire
voirie
voisin
voisinage
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان