1 . گریختن
[فعل]

s'évader

/evade/
فعل بازتابی
[گذشته کامل: évadé] [حالت وصفی: évadant] [فعل کمکی: être ]

1 گریختن فرار کردن

  • 1.Le prisonnier avait un plan pour s'évader de prison.
    1. زندانی برای فرار کردن از زندان یک نقشه داشت.
  • 2.Le prisonnier s'est évadé de la prison.
    2. زندانی از زندان گریخت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان