1 . جعل کردن
[فعل]

falsifier

/falsifje/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته کامل: falsifié] [حالت وصفی: falsifiant] [فعل کمکی: avoir ]

1 جعل کردن دست بردن، دستکاری کردن

  • 1.Cet homme a falsifié un passeport pour entrer dans le pays.
    1. این مرد برای وارد شدن به کشور یک پاسپورت را جعل کرده است.
  • 2.Il a falsifié les papiers d'identité.
    2. او اوراق شناسایی را جعل کرده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان