[اسم]

آلَة

قابل شمارش مونث
[جمع: آلَات]

1 دستگاه

  • 1.أَنَا بِحَاجَة إِلَى آلَةِ الطِّبَاعَة.
    من به یک دستگاه چاپ نیاز دارم.
  • 2.هَلْ يُوجَدُ جِهَازٌ خَاصٌ لِلسَّفَرِ فِي الزَّمَنِ؟!
    آیا دستگاه خاصی برای سفر در زمان وجود دارد؟!
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان