[اسم]

آلَة بَيْع التَّذَاكِر

قابل شمارش مونث
[جمع: آلَات بَيْع التَّذَاكِر]

1 دستگاه خودکار فروش بلیط

  • 1.وَجَدْتُ آلَة بَيْع التَّذَاكِر.
    یک دستگاه خودکار فروش بلیط پیدا کردم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان