[فعل]

أَخَذَ

فعل گذرا

1 گرفتن

  • 1.أَخَذَ مُحَمَّد الكُرَةَ مِنِّي فِي المَدْرَسَة.
    محمد توپ را در مدرسه از من گرفت.
  • 2.مَاذَا أَخَذْتَ مِنْه؟
    چی ازش گرفتی؟
  • 3.هَذَا العَمَل يَأْخُذُ وَقْت قَصِير.
    این کار یکم زمان می‌گیرد.

2 شروع کردن

  • 1.أَخَذَ يُنَادِي أَصْحَابَهُ.
    شروع به صدا زدن دوستانش کرد.
  • 2.وَصَلَ مُتِأَخِّراً ثُمَّ أَخَذَ يَعْتَذِرُ مِنْ زَمِيلِهِ.
    او دیر رسید، سپس شروع به عذرخواهی از همکار خود کرد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان