Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . حمل کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
حَمَلَ
فعل گذرا
1
حمل کردن
بردن
1.حَمَلَ مُحَمَّد حَقِيبَةَ كُتُبِهِ عَلَى ظَهْرِهِ.
محمد کیف کتابش را پشت خود حمل کرد.
2.هَذِه الطَّائرَة تَحْمِلُ مِئَاتِ المُسَافِرِين.
این هواپیما صدها مسافر را حمل میکند.
کلمات نزدیک
أخذ
دموي
مذنب
رصين
مرح
هاجم
صوت
تناول
شرب
بكى
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان