[اسم]

أَرُز

غیرقابل شمارش مذکر

1 برنج

مترادف و متضاد رُز
  • 1.وَضَعْتُ الأَرُز عَلَى المَائِدَة.
    برنج را بر روی سفره گذاشتم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان