Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . راهنمایی کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
أَرْشَدَ
فعل گذرا
1
راهنمایی کردن
1.تَسْتَطِيعُ الدَّلَافِينُ أَنْ تُرْشِدَنَا إِلَى مَكَانِ سُقُوطِ طَائِرَةٍ أَو مَكَانِ غَرْقِ سَفِينَةٍ.
دلفینها میتوانند ما را به مکان سقوط هواپیمایی یا مکان غرقشدن یک کشتی راهنمایی کنند.
2.هَلْ يُمْكِنُكَ إِرْشَادِي؟
آیا امکانش هست من را راهنمایی کنید؟
کلمات نزدیک
أدى
رائع
ذاكرة
دور
عزم
ضعف
سمك القرش
بلغ
أطاع
اغتنم
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان