[فعل]

أَطَاعَ

فعل گذرا

1 پیروی کردن اطاعت کردن

  • 1.أَطَاعَهُ كَثِيرٌ مِنَ الأُمَمِ وَ اسْتَقْبَلُوهُ لِعَدَالَتِهِ.
    بسیاری از ملت‌ها از او پیروی کردند و به‌خاطر عدالتش به پیشواز او رفتند.
  • 2.أَنَا أَطِيعُ رَبِّي دَائِماً.
    من همیشه از پروردگارم اطاعت می‌کنم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان