[فعل]

أَعْطَى

فعل گذرا

1 دادن

  • 1.أَعْطَاهَا حَقِيبَتَهَا.
    کیفش را به او داد.
  • 2.أَعْطَيْتُ الصَّبِيَّ الفَقِيرَ حِذَاءً.
    من به آن پسر فقیر یک کفش دادم.
  • 3.أَعْطَيْتُهُ لَهُ.
    آن را به او دادم.
  • 4.كَانَ ذُوالقَرنَينِ مَلِكاً عَادِلاً مُوَحِّداً قَدْ أَعْطَاهُ اللهُ القُوَّةَ، وَ كَانَ يَحْكُمُ مَنَاطِقَ وَاسِعَةً.
    ذوالقرنین پادشاه عادل یکتاپرستی بود که خداوند قطعاً به او نیرو داده بود و بر مناطق پهناوری حکومت می‌کرد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان