Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . مغز
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
دِمَاغ
قابل شمارش
مذکر
[جمع: أَدْمِغَة]
1
مغز
1.الدِّمَاغُ يَتَأَلَّفُ مِنْ عَشَرَات المِلْيَارَات مِنَ الخَلَايَا العَصَبِيَّة.
مغز از دهها میلیارد سلول عصبی تشکیل شدهاست.
2.هَذِهِ السُّرْعَةُ لَا تَضُرُّ دِمَاغَهُ الصَّغِيرَ بِسَبَبِ وُجُودِ عُضْوَيْنِ فِي رَأْسِهِ لِدَفْعِ الضَّرَبَاتِ.
این سرعت بهدلیل وجود دو اندام برای دفع ضربهها در سرش، به مغز کوچکش آسیب نمیزند.
کلمات نزدیک
وجه
مرفق
عنق
جسم
جاء
سحب
توقف
بدأ
صنع
أعطى
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان