[فعل]

أَغْلَقَ

فعل گذرا

1 بستن

  • 1.الجَوُّ بَارِدٌ، أَغْلِقِ النَّافِذَةَ.
    هوا سرد است، پنجره را ببند.
  • 2.كَانَتْ فَاطِمَةُ تَذْهَبُ لِإِغْلَاقِ حَنَفِيَّةِ المَاءِ الَّتِي كَانَتْ مَفْتُوحَة قَلِيلاً.
    فاطمه می‌رفت تا شیر آبی که کمی باز بود را ببندد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان