[اسم]

أَنَانَاس

قابل شمارش مذکر

1 آناناس

  • 1.أَنَا قَطَعْتُ الأَنَانَاس.
    من آناناس را خرد کردم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان