[اسم]

طَمَاطِمَة

قابل شمارش مونث
[جمع: طَمَاطِم]

1 یک گوجه‌فرنگی

  • 1.هُنَاكَ دَجَاج و طَمَاطِم عَلَى الطَّاوِلَة.
    مرغ و گوجه‌فرنگی روی میز است.
  • 2.هُوَ لا يُحِبُّ الطَّمَاطِم.
    او گوجه‌فرنگی دوست ندارد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان