Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . یک گوجهفرنگی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
طَمَاطِمَة
قابل شمارش
مونث
[جمع: طَمَاطِم]
1
یک گوجهفرنگی
1.هُنَاكَ دَجَاج و طَمَاطِم عَلَى الطَّاوِلَة.
مرغ و گوجهفرنگی روی میز است.
2.هُوَ لا يُحِبُّ الطَّمَاطِم.
او گوجهفرنگی دوست ندارد.
کلمات نزدیک
كمثرى
موز
تفاح
جذور اللوتس
يقطين
برتقال
ليمون
فراولة
أناناس
بطيخ
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان