[اسم]

إِطَار

قابل شمارش مذکر
[جمع: إِطَارَات]

1 تایر

  • 1.أَحَدُ إِطَارَاتِ سَيَّارَتِنَا اِنْفَجَرَ وَ لَيْسَ لَنَا إِطَارٌ اِحْتِيَاطِيٌّ.
    یکی از تایرهای خودرو ما ترکیده‌است و چرخ یدکی نداریم.

2 چهارچوب قاب

  • 1.وَضَعْتُ صُورَتَكَ فِي إِطَارٍ ذَهَبِيٍّ جَمِيلٍ.
    عکس شما را در یک قاب زیبا طلایی قرار دادم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان