[فعل]

اِضْطَرَّ

فعل ناگذر

1 ناگزیر شدن مجبور کردن

  • 1.العَمَلُ يَضْطَرُّهُ إِلَى التَّأَخُّرِ فِي العَودَةِ.
    کار او را مجبور به تأخیر در بازگشت کرد.
  • 2.تُضْطَرُّ إِلَى الكِذْبِ عِدَّةَ مَرَّاتٍ.
    بارها ناگزیر به دروغ‌گفتن می‌شوی.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان