Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . دور شدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
تَبَاعَدَ
فعل ناگذر
1
دور شدن
دوری کردن
1.تَبَاعَدَ أَحَدُهُمَا عَنِ الآخَر.
یکی از آنها از دیگری دور شد.
2.تَبَاعَدَ عَنْ كُلِّ مَكْرُوهٍ وَ إِثْمٍ.
او از هرگونه شر و گناه دوری کرد.
3.زُمَلَائِي الأَعِزَّاء تَعَاوَنُوا وَلَا تَتَبَاعَدُوا.
همکلاسیهای عزیزم با هم همکاری کنید و دوری نکنید.
کلمات نزدیک
شبع
أكمل
هبط
تراب
غض النظر
تكاسل
متفائل
هزم
ثقب
ذريعة
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان