[اسم]

تَيَّار

قابل شمارش مذکر
[جمع: تَيَّارَات]

1 جریان

  • 1.إِنْقَطَعَ التَّيَّارُ الكَهْرَبَائِي، فَغَرِقَ الحَيُّ فِي الظُلْمَة.
    جریان الکتریکی قطع شد و محله به تاریکی فرو رفت.
  • 2.سَحَبَ تَيَّارُ المَاءِ رَجُلاً إِلَى الأَعْمَاقِ المَاءِ!
    جریان آب یک مرد را به اعماق آب کشاند!
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان