Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . جریان
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
تَيَّار
قابل شمارش
مذکر
[جمع: تَيَّارَات]
1
جریان
1.إِنْقَطَعَ التَّيَّارُ الكَهْرَبَائِي، فَغَرِقَ الحَيُّ فِي الظُلْمَة.
جریان الکتریکی قطع شد و محله به تاریکی فرو رفت.
2.سَحَبَ تَيَّارُ المَاءِ رَجُلاً إِلَى الأَعْمَاقِ المَاءِ!
جریان آب یک مرد را به اعماق آب کشاند!
کلمات نزدیک
ذاق
استغاث
تجمع
أوصل
أنفق
جماعي
لبونة
كذلك
موسوعة
آتي
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان