[فعل]

أَوصَلَ

فعل گذرا

1 رسانیدن منتهی شدن، رساندن

  • 1.هَذِهِ الطَّرِيقُ الضَّيِّقَةُ تُوصِلُ إِلَى القَرْيَة.
    این جاده باریک به روستا منتهی می‌شود.
  • 2.يُشَاهِدُ أَعْضَاءُ الأُسْرَة فِلْماً رَائِعاً عَنِ الدُّلْفِينِ الَّذِي أَنْقَذَ إِنْسَاناً مِنَ الغَرْقِ؛ وَ أَوصَلَهُ إِلَى الشَّاطِئِ.
    اعضای خانواده فیلمی جالب درباره دلفینی را می‌بینند، که انسانی را از غرق‌شدن نجات داد و او را به ساحل رساند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان